انسان و زبان (از پیدایش تا معاصر)
انسان و زبان (از پیدایش تا معاصر)
فارسی زبان معیار
نوشته شده در تاريخ جمعه 26 اسفند 1390برچسب:, توسط محمد رضا فروزمند |

 

بنام خدا
دانش . علم . هنر . پیکره و تندیس فرهنگ حامعه را میسازند ؛ عدم یا ضعف هر کدام نابودی یا تضعیف آن جامعه را در بر دارد
دانش : از کدواژه . د + ن = دن . بمعنا ومفهوم . تمامی عمل کرد و عمل داد مسائل و موارد < نیز شکل و حالت >موجودات در واژه های . دانستن . دانائی . دانه ( یک دانه گیاهی همه مسائل و موارد معنا شده کدواژه در آن نهفته و بارور میشود ) دنیا ( مسلماً شامل تمام معنا و مفهوم میشود ) دنیا . دان . دانه . دندان . دنده . دنبه . ودنباله ( بصورت و حالت و شکل < کروی چرخشی .گرد و...> در معنا و مفهوم قرار میگیرد ) دنی و دنائت ( در منفی معنا و مفهوم )   
نکات مهم   1 – اصطلاح قرار گرفتن واژه ها 2- حروف دستوری ( در حدود یازده حرف باضافه که به اصل واژه افزوده میباشد ودر اصل وازه و کدواژه از آن کسرمیشود مثل آسمان . سم . با الف اضافه . سما . درواژه های معلوم . علیم .معلم . علوم . اعلم . عالم و............ در قواعد عربی زبان دانش و معیار . اصل واژه علم است و کدواژه آن . عل . میباشد که توضیح داده شده  )
علم : از ریشه و ملکول واژه . ع + ل = عل . ملکول واژه را بکار بردیم که معنای آن به زبان دانش و معیار ( علمی وعملی) معاصر دانشگاهی در ریاضی . فرمول های وفعل و انفعالات شیمی . فیزیک . و سایر علوم در واژه علم نهفته است . عل . در واژه های . علت . علج و علاج . علق و علاقه . علن و اعلان و........ قبلا بحث شده وبعضاً قابل بحث است ( فارسی بعنوان اول واولین در این طرح معنا شده پس < زبان دانش ومعیار فارسی > یا < فارسی زبان دانش ومعیار > یعنی < اولین زبان دانش و معیار > یا < زبان دانش و معیار اول > ) و توضیح دیگر که تکراری است ولی لازم ؛ همان ربان عربی و واژه های عربی میباشد که شرح داده شد فارسی و عربی  زبان دانش و معیار است ( اما عرب درزمان ساخت زبان دانش عرب بود عرب اولی عرب معاصر است عرب دومی عرب عرب است
عرب در معنا قرار میگیرد تا مسائل روشن گردد . ع + ر = عر بمعنای گسترده و کشیده وپهن و پهنه . باز . بی پرده و..... در واژه های . عرش و عرشه . عرصه .عرض وعرض و عریضه . عرق و عروق و معرق ( رشته های گسترده دربدن وغیر بدن مثل معرق کاری < کاشی کاری از ریشه . کش . همین ساختار معنائی را دارد > ) عربده ( صدای گسترده و کشیده . عار ( در منفی معنا . کوته و جمع و بسته ) .......
جا دارد چند واژه و کدواژه را که راه گشای مسائل عرب وعبری است در تجزیه و تحلیل قرار گیرد گر چه از واژه های علم و دانش و هنر و فرهنگ دور و دیر شد  
ب + د = بد : معنای این کدواژه . جابجا شدن . بودن . نابجا نا متعادل . تعیر حالت .در واژه های . بدل و تبدیل . بدو و بدوی ( جابجا شدن درانسان . در داد گاه و....... ) بدر . بدره بدری ( تغیر در مکان وحالت در ماه . انسان و......... ) باد ( تغیر و جابجائی هوا . < در شعر و انسان . نیست باد . نیست باد) بادا . مبادا ( جابجا شدن .هر چه بادا باد . مبادا بخوابی . مبادا اذیت کنی ) بدن ( جا بجا کردن و تغیر و تبدیل . غذا .هوا . خون . امواج فکری . سموم ) و.............
ع + ب = عب : بمعنای . درهم بودن و شدن و کشیدن . در میان شدن یا بودن . سکنا و محل شدن .اتحاد و اتفاق . باید بودن . شاید نبودن . در واژه های . عبری . عبارت . عبادت . عبا ء . عبس و عبوس . عبد و عبید .عبرت عابر . عبور .
عرب بدوی و بی هویت و بی وطن که دائم بصورت مهاجر و مهاجم و عاری از هر فرهنگی ( ساختار و تولید و زبان نوشتاری ) دختران خود را زنده بگور میکردند و پیامبر باچه رنج ومرارت و مشقتی توانست به آنها بفهماند این کارها غیر انسانی است و چه بلا ها بر سر او آوردند حتی برای از بین بردن و کشنش نقشه ها کشیدن که نقش بر آب شد وبا اینکه از ایرانیان بسیار تعریف و تمجید میکرد و در طرح قبلا ذکر شده عرب ها وحشیانه به ایران حمله کردند ( شرح وقایع را تاریخ جهان دارد و پس از مرگ او با خانواده اش چه کار کردند ( ایرانیان چه در صدر اسلام چه در معاصر مدافع و مداح و پذیرای آنان بوده وهستند .
اسلام .........سالم و سلامت    جسم و روح ( بدن و فکر ) در ضریب تولید و ساختار ( ایرانیان اولین مسلمانان جهان در سراسر تاریخ بودند ) رمز پیروزی انقلاب   
اسلام از ریشه ی سل به معنای کهن . سنت . قدمت ( همه موارد در صحت و سلامتی و انسانیت ) جنگ و صلح در واژه های .    سلام ( خیر و تندرستی را نسبت دادن .اصالت دیرینه و سنت انسان و سنت صلح )سلطه . سلحشور سلطان ( سلطان و شاه و هر واژه درصحت معنائی خود قرار میگیرد ). سلطنت . در منفی هم داریم مثل ( سلیطه سلب ..). دیگر واژه ها. سلک سالک . ا سلحه ( قدمت و سنت جنگ ) سلیقه . سلف و.............
دین : د + ی = دی . گذشته .گذر زمان در تعامل . تدارک .شکل گیری و سازمان و سامان داده شده . تحت نظارت و نظام در گذر زمان. مثل واژه های . دین ( نظم و ترتیب در رفتار و افکار و گفتار در گذر زمان ) . دید ( نظارت در گذر زمان ) . دیم . دایم یا دائم .دایره . دیه ( تاوان گدر زمان ) دایه ( سر پرستی و نگهداری در گذر زمان ) . د یس . د یو ( رشد در ضریب و طول زمان در همه موارد . هرجانداری که در طول زمان و رشد بیش از حد داشته باشد حرکات و رفتارخارق العاده و دایناسور هم در ردیف این واژه ها و کد واژه قرار دارد ) دیسک و دایره ( وسعت گرفتن و داشتن در ضریب زمان نسبت به مرکز ) دیار { وسعت مکان در طول زمان ) دیکته . دیکتاتور  
جن و انس
ج + ن = جن : بمعنای    محو وناپیدا بودن یا شدن .نا مشخص و نا شناخته. بودن و پیدا شدن . بودن وحس و لمس نشدن . چسب و کنار و محاط و ممزوج . شکل و جسم نداشتن و در پیدایش  و تکوین  قرارگرفتن  . مخفی و پنهان : مثل واژه های . جن . جان ( روح و روان ) جنین ( پیدایش و تکوین ) جنس و جناس . جنون  ( حالت غیر طبیعی و غیر عادی مخفی و نا پیدا ) . جنوب ( بشر حیات را از قطب مثبت و شمال < ایستاده و برآمده و بلند > آغاز کرده < آریائیان > و جنوب برای آنها نا پیدا و ناشناخته بود ) جنگ . جنگل . جند و جنود . جنب و جانب وجناب. جنب و جنابت . جنت . جناح . جناق ..........GENE . GENESIS.......... .
انس
ن + س = نس :  بمعنا و مفهوم : بافت و متصل و ادامه دار و زنجیری و مسلسل وار . در واژه های . نسل . نسب و نسبت و منسوب و.. نساء . نسوان ( ادامه نسل انسان از زن < مرد مرده زا زن زتده زا > ) نسج .نسوج . نساج . انس و انیس و مونس وانسان ( زنجیره خلقت < حاکم دنیا بعد از خدا >)  ناس ( مردم . زنجیره انسان ها ) نسخ و نسخه . در منفی منسوخ . نسق . نسک . نسیه............ناسیونال ...
د + د = دد  : دهنده .آنچه در توان داشتن . قادر به هر کاری در هر موردی. نهاد و نتیجه . مثل . دادار ( قادر مطلق ) دادا ( کسیکه بزرگ منش و سخی باشد .گویش همدانی. پدرانه ) ددی ( پدرانه ) دد ( در ادبیات . دد . و .د یو به شخصیت نا متعارف ................
نماز  : ن + م = نم ( از کوزه همان تراود که در اوست )   کد واژه . نم . بمعننا و مفهوم ؛ اثر نشانه . ظاهر شده باطن . آشکار شده پنهان . بروزآنچه در ذات و خمیره و سرشت باشد . مثل : نام . . نامه . نما . نمایش . نمو . نمود .نمونه . نمد ( با نم ناک کردن مستمر در زمان ساخت ) و................NAM….NM      A
صلوه : صل . صلح . اصلح . صلاح . اصل . اصالت . صلب . صالح ...........درستی . راستی . نیکوئی در علم و عمل . حاصل آن در نم و نمایش صلوة . غیر این ریا و تظاهر است .و..................
ملت : م + ل = مل   این ریشه و کدواژه دو حرفی بمعنا و مفهوم .ممزوج .چسبنده و چسبیده بهم یا به دیگری یا واسطه چسبندگی یا اتصال و تعلق گرفتن به چیزی . موردی . جنسی . وسیله چسبنده ای و واحدی و.....مُلک . مَلک .مالک. مملکت ( دارای حرف دستوری . م ) ملات . مل ( خاک مل  < در گویش کردی قسمت اتصال سر به تنه انسان . مل . میگویند . گردن > ) ملاح . مله ( شنا کردن چسبیده و متصل به آب ) ملا و املا ( خواندن درس و یاد گیری نهادی ) ملاء ( در ملاء عام . در میان و چسبیده به مردم ) مال ( هر وسیله و موردی درس تعلق قرار گیرد )  ملی .ملخ ( خسته شدم خودتان معنا کنید................
واژه های هنر و فرهنگ قبلا بحث کوتاهی شده است هر دو واژه از ریش وکدواژه . هن . بمعنای ساخ ت و تولید در همه چیز همه موارد    
یک باب هم برای دو گانگی نویسی الفباء باید نوشته شود
یک باب هم به آواء شناسی ( آواء نویسی . ساده . مرکب ) اختصاص داده میشود  
شاد روان دکتر حقشناس سر مسئله آوا شناسی همخوان ها در تلفظ هیچ نشان آوائی ندارند و نظریه ایشان که زبان هیچ هنجاری ندارد ازمن که عکس عقیده ایشان را داشتم خیلی بدش میامد آن قدر که در پایان جلسه ای در فرهنگستان علوم در دربند ...... ( شاید علت اصلی عدم مدرک من بود ) به هر جهت هر عنصر زبانی دارای بار آوا ئی است وبدون بار آوا ئی نه تولید و نه تلفط میشود ونه قابل ترکیب باعنصر زبانی دیگر میباشد مگر توسط بار آوا ئی عنصر زبانی قبلی که تولید و تلفظ شده ( هر عنصر زبانی با بار آوا ئی تا دو عنصر زبانی دیگر را میتواند تغذیه آوا ئی کند و آن حروف را در ترکیب واژه قرار دهد ( عناصر زبانی < حروف > مانند عناصر اجسام که دارای بار الکترون و نترون و سایر هستند وتوسط آنها اتم ها خاصیت ترکییبی در نظام خود میباشند عناصر زبانی نیز در خاصیت ترکیبی نظام خود هستند )    
زیبا
هرچیزی که در استاندارد مصرف و معیار باشد ؛ زیبا است ؛ در دید و نگاه ؛ درحس و لمس ؛ در شکل و حالت ؛ در طبع طبیعت ( گل مظهر و نماد زیبائی در طبیعت ) وآنچه در بکر خلقت و طبع انسان است ( زن مظهر و نماد زیبائی در خلقت ) 
ز + ی = زی . بمعنای ادامه حیات با ضروریات آن در ساخت و ساز بهینه و اصولی در واژه های . زیست . زیستن . زیور . زینت . زینب . تزئین . مزیت . مزین . زیب . زیبنده . زید . زیاد . زیر ( تحت نظر و نظارت درمقایسه رد یا تائید )
طرح چند فصل وباب در تحلیل وبررسی زبانهای لاتین ( انگلیسی در اولویت.. ) واژه نگار و سایر دارد که مختصربه ان اشاره میشود
Th در واژه های .mather . brother .   father   . و      …theحرف . د . فارسی است که از طریق زبان هندی درتخریب طول تاریخ . مهاجرت . دور از نوشتار چنین حاصل شده   ( اثبات زبان دانش و معیار در جهان واژه هائی که در زبان انگلیسی th دارد همان حرف . د . زبان بنیادی دانش و معیار فارسی است و واژه ها . مادر . برادر . و.......... بنیادی و فارسی است همه واژه ها در همه زبان ها باید تحت بررسی قرارگیرد    
این درفارسی نهاد . درون . نزدیک . درواژه های آئین . آئینه ( آ . دستوری و نشان جمع کلی ) و...  in درانگلیسی همین معنا رامیدهد           on همان . آن . فارسی با همان معنا ( رو . بالا . و دور )     to     این هم همان . تو . فارسی با همان معنا و تلفظ    . برو تو اطاق ( go to the roomواژه نگار : شکر . شکر . و کرم . کرم . کرم . و بر . بر . بر . بر . بر . بر . بر . بر . بر . بر. این واژه ها و کدواژه ها اگر آواء نگاری ( آهنگ لفظی ) شود هم در تلفظ هم در معنا هم در تمایز واژه ها از هم مشخص و هم قابل مصرف در گفتار و نوشتار ( در فصل و باب ویژه در تحقیق قرار میگیرد < to .too . two .تو . تو . تو ) تمام زبان های بی نوشتار . دور از نوشتار . جدا شده از نوشتار در طول تاریخ چنین سرنوشتی را دارند و مجدا تاریخ ساز شدند .واز واژه های خود نوشتار ساختند     
واژه های زبان های واژه نگار چینی و ژاپنی و سایر در تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و در جدول بنیادی ساختار معنائی زبان مادر و اصلی ( زبان دانش و معیار فارسی ) مقایسه و مطابقت شده
پژوهش
پ + ژ = پژ : این ریشه و کدواژه بمعنای تدریجی و کم کم کسب کردن و بدست آ وردن در مثبت یا از دست دادن در منفی مانند . پژواک . پزمرده . پزوهش و پزوهنده . پژمان ..................
 اسفناج . آسفالت :     س + ف = سف . کدواژه سف بمعنای سخت .سخت بودن وشدن . خشک محکم . محکم بودن و شدن و کردن  و در حال و حالت در ضریب طول زمان. مثل  . سفر . سفره . مسافر . مسافرت  . مسافت . سفت . سفید ( هر چیزی در حال سفت و محکم و خشک شدن رنگ آن روشن تر و سفید تر میشود ) سفاک . سفله . سفیه . سفینه . سفال .آسفالت ( جمع و کلی سفال . در قدیم بام ها و خیلی جا ها را با سفال پوشش میدادند و در معاصر اصطلاح آسفالت گرفته ) اسفناج ( تیر آهن و نبشی داره . در لاتین هم موجود است ) و..........
عناب   :    ع + ن = عن . این کدواژه در معنا و مفهوم . پائین آمده وشده . حالت افتاده و آویزان . حالت از بالا به پائین . در حالت معلق و تعلیق مانند واژه های : عنب ( خوشه آویزان انگور ) عنقا . عنتر ( میمون دائما آویزان ) عناب ( پائین آوردن فشار خون ) عندلیب ( بلبلی که لانه خود را بصورت آویزان و معلق میسازد ) عنایت . عند اله . عندالمطالبه . 
م + ش = مش   : بمعنای .حالت و یکنواختی در . فلسفه . روش . عملکرد . خط ساخت .و تولید   . در واژه های . مشک ( یک روش و حالت در زدن و تکان دادن و رفت و بر گشت جهت گرفتن چربی و کره < کره از ریشه . کر وتکرار . همین معنا در ردیف خودش دارد > ) مشق ( یک حالت و روش در انجام کاری مثل مشق کردن سرباز یا مشق نوشتن شاگرد مدرسه و..) مشاء ( حالت و روش در فلسفه < فلسفه از ریشه . فل بمعنای چرخش و گردش . از هر طرف بچرخانی میچرخد > ) مش.مشی ( خط و روش و حالت در کار و کردار ) ماشین .machine   . ( یک روش و حالت دستگاه و کارگاه مثل قالی بافی . نساجی . sawing machine  فقط میدوزدtayp machine   فقط تایپ میکند  یا ماشین لباس شوئی ............ پس در زبان دانش و معیار . ch   ش میباشد  ( از آشفتگی های زبان های لاتین ) اگر از زبانشناس انگلیسی سئوال شود machine بمعنای دستگاهی که فقط یک روش کار انجام میدهد و مسئله ch  چگونه طرح را توجیه کند در اوایل نوشتن این سایت یک دانشجوی ادبیات دانشگاه ادینبورگ طراح طرح را مجنون خطاب کرد اما چند تشویقی هم داشتیم
بخت
ب + خ = بخ    کدواژه بخ . بمعنای . بسته و از دست رفته وداده در مثبت معنا و در منفی معنا عکس قضیه . در واژه های . بخت . باخت . باختر ( از دست دادن نور و روشنائی و در تاریکی شدن ) بخش . بخشش و بخشیدن . بخار . بخل . بخیه . و............ 
سخن
س + خ = سخ : در هم وبا هم و بهم شدن و بودن . محکم . سفت .مثل واژه های . سخن . سخت . ساخت . ساختمان . در منفی . سخی . سخاوت .....................


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: